مقاله حاضر طرح بحث اجمالی است از جایگاه وقف در توسعه فضای کتاب و کتابخوانی که طی آن به معرفی یکی از واقفان کتاب در دوره قاجار و بازخوانی یکی از وقف نامه های وی برای استفاده از وقف در توسعه چاپ و انتشار کتاب می باشد.
وقف، بنیادی برای توسعه کتاب و کتابخوانی
وقف از جمله ابزارهایی توسعه دینی، اجتماعی، فرهنگی و ... میباشد که اسلام استفاده بهینهای از آن برای توسعه بخشهای مختلف جامعه نموده است و از این رو شاهد حجم قابل توجهی از موقوفات با موارد مصرف مختلف در اقصا نقاط ایران و جهان میباشیم. این توسعه در دورههای مختلف بسته به مقتضیات زمانی و مکانی تنوع جالب توجهی پیدا نموده است که بررسی این نوع از موارد میتوان نتایج ارزشمندی را دربرداشته باشد. از باب نمونه در دورهای به جهت توسعه فضای مطالعات دینی شیعی شاهد ساخت مدارس علمیه و الصاق موقوفاتی ارزشمند برای استمرار این حرکت در شهر اصفهان میباشیم و یا در دورهای برای ترویج فرهنگ اهل بیت و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین شاهد وقفهایی کلان در راستای توسعه فضای عزاداری اباعبدالله الحسین علیه السلام میباشیم در برخی از دورهها شاهد وقف کتاب برای حفظ قرآن و یا احادیث میباشیم .
از جمله توسعههایی اجتماعی نیز میتوان مثلا ساخت و وقف گرمابه و حمام را در دورههایی که بهداشت از منظر اجتماعی محل توجه و مورد نیاز بوده اشاره نمود.
از ابتداییترین دورههای اسلامی وقف کتاب برای توسعه دانش و آگاهی در جوامع اسلامی همواره مد نظر علما و دانشمندان بوده است چنانچه امروزه در بسیاری از کتابخانههای جهان میتوان نمونههای فراوانی از نسخ خطی را دید که به شیوهها و شکلهای مختلف برای توسعه فرهنگ مطالعه و دانش وقف شده و هنوز بعد از گذشت سالیان سال این نسخهها در دسترس و محل مراجعه و استفادهاند.
تا پیش از ورود صنعت چاپ به ایران وقف کتاب شیوههای مختلفی داشت که مرسومترین آن وقف یک یا چند کتاب و یا یک کتابخانه برای استفاده طلاب یا عموم مردم بوده است. در دورههای اولیه اسلامی عموما کتابها که البته قالب آنها کتابهای قرآن و یا حدیثی بوده است بر یک مسجد وقف میگردیده است. اما بعدها این شکل وقف توسعه بیشتری پیدا نمود. از جمله مشهورترین وقفهای این چنین میتوان به وقف یاقوت حموی اشاره نمود که همگی کتابهایش را وقف مسجد زیدی نمود. یا شاه عباس اول صفوی که کلیه کتابهایش را وقف آستانه شیخ صفی در اردبیل نمود. و همچنین وقف دیگری از شاه عباس که در سال 1037ق. 120 جلد از کتابهای خود را وقف بر آستانه ری نمود.
در دوره قاجار چاپ و انتشار کتاب و توسعه فضای کتاب و کتابخوانی از جمله مواردی بود که محل توجه قرارگرفته و بسیاری از رجال و متمکنین سعی نمودند که سرمایه خود را وقف این مهم نمایند و از همین منظر شاهد چاپ و انتشار کتاب با استفاده از وقف هستیم که البته شیوههای مختلفی نیز داشته است. برخی مال منقول و یا غیرمنقولی را وقف چاپ و انتشار مینمودند و برخی خود اثر و عوائد آن را وقف چاپ و انتشار کتاب مینمودند.
احمد مشیرالسلطنه
احمد مشیرالسلطنه در سال 1260ق. در مازندران چشم به جهان گشود و در 1280 ه.ق به دعوت برادرش مشیرنظام كه در دربار ولیعهد در آذربایجان خدمت مىكرد بدان صوب عزیمت نمود و به خدمت در دربار درآمد. نظر به اینكه حسن خط و شیوه نگارش وى مورد پسند بود به امور تحریرى مشغول و پس از مدتى كوتاه منشى و رئیس دفتر ولیعهد شد و لقب منشىباشى به او اعطا گردید. جدیت میرزا احمدخان منشىباشى در كارها و صداقت و علاقمندى وى باعث شد كه مورد علاقه ولیعهد قرار بگیرد و از این رو ضمن انجام امور تحریرى ولیعهد به حكمرانى چند شهر آذربایجان نیز رسید و روز به روز بر اعتماد و صمیمیت ولیعهد (مظفرالدین میرزا) بر خود افزود تا اینكه در 1297 ه.ق وزیر و پیشكار كل آذربایجان شد.
در 1302 حكومت گیلان و طوالش را به عباس میرزا ملكآراء پیشنهاد نمودند چون او نپذیرفت میرزا احمدخان مشیرالسلطنه با پرداخت سى هزار تومان پیشكشى به این مأموریت رفت و مدت یكسال در آنجا باقى ماند و از این رهگذر مداخل نسبتا قابل ملاحظهاى بدست آورد. پس از مراجعت از گیلان مدتها بلاشغل بود و بنا به درخواست میرزا على اصغرخان امینالسلطان سالیانه مبلغى به عنوان حقوق از دربار اعظم به وى پرداخت مىشد و در وزارت داخله عنوان منشىباشى داشت.
در 1309 مجددا از طرف كامران میرزا نایبالسلطنه كه حكومت مركزى با وى بود به حكومت گیلان رفت و مدت سه سال در این قسمت باقى ماند. در 1314 ه.ق مشیرالسلطنه به وزارت خزانه منصوب شد. تا آن تاریخ وزیر خزانه محمد ولىخان نصرالسلطنه (محمد ولىخان سپهسالار) بود و براساس اختلافى كه بین وى و امینالدوله بر سر عیار مسكوكات بوجود آمد از وزارت خزانه خلع گردید و مشیرالسلطنه به جاى وى به این سمت برگزیده شد.
در 21 رجب 1325 ه.ق اتابك كشته شد و براى تعیین جانشین وى بین محمدعلى میرزا و مجلس اختلاف نظر حاصل شد. مجلس تمایل به ناصرالملك وزیر دارائى كابینه قبل داشت، ولى محمد على میرزا مایل به زمامدارى مشیرالسلطنه بود. سرانجام شاه پیروز شد و فرمان نخستوزیرى به نام مشیرالسلطنه صادر گردید و او كابینه خود را در 16 شهریور ماه 1286 ش به مجلس معرفى كرد. در این كابینه وزارت كشور را خود بر عهده گرفت ولى تحریكاتى از طرف بعضى از نمایندگان مجلس به عمل مىآمد و با درنظر گرفتن این نكته كه محمد على شاه قصد آشتى و سازش با مشروطه و مجلس را داشت مشیرالسلطنه را وادار به استعفا نمود و به جاى او ناصرالملك همدانى به ریاست دولت رسید.
پس از فتح تهران محمدعلى شاه به سفارت روس پناهنده شد. عده زیادى از رجال به سفارت انگلیس رفتند ولى مشیرالسلطنه سفارت عثمانى را براى پناهندگى انتخاب كرد و در آنجا متحصن شد. در عفو عمومى كه براى پناهندگان از طرف فاتحین تهران صادر شد مشیرالسلطنه یكى از سه استثناء بود و دولت مشروطه عقیده به تعقیب و مجازات او داشت.
در 1328 ه.ق به او سوءقصد شد و هنگامى كه قصد خروج از كالسكه خود را داشت چند تیر بسویش شلیك شد. گلولهها به پاى او اصابت كرد و مدتها تحت درمان و معالجه بود تا سرانجام در 1337 ه.ق در 77 سالگى درگذشت و در مقبره شخصى خود واقع در صحن نو قم مدفون گردید.
مشیرالسلطنه یكى از چند رجالى است كه در تاریخ مشروطیت به عنوان سمبل استبداد قلمداد شدهاند، در حالى كه او احساسات ملى و مذهبى شدید داشت و تحت تأثیر دوست خود حاج شیخ فضلالله نورى مجتهد برجسته عصر (حاج شیخ فضلالله از اجله علماء و فقهاء عصر مشروطه است و اعلم و افقه بر سایر مجتهدین بود و مجاهدین پس از فتح تهران این دانشمند و مجتهد بزرگ را دار زدند.) موافق با مشروطه مشروعه بود.
مشیرالسلطنه کتاب دوست
احمد مشیرالسلطنه پیش از این نیز برای توسعه فضای کتاب و کتابخوانی وقفیاتی داشته است که از آنجمله میتوان به وقف قریه وجه آباد شهریار اشاره نمود که به تاریخ 14 صفر 1318ق. صورت پذیرفته و طی آن بخشی از درآمد حاصله را به خرید کتب علمیه وقف نموده است. و همچنین وقف مستغلات واقع در خیابان دروازه گمرک جنب مدرسه و 22 باب دکان واقع در پیربازار دارالمرز رشت که به تاریخ 8 شوال 1318ق. بخشی از آن باید صرف کتابدار گردد. همچنین بخشی از موقوفه باید برای خریدن کتب علمیه و تعمیرات مکتب مدرسه که موقوفه باشد و وظیفه کتابدار آنسکته مهر نشان داشته باشد که کتب موقوفه را مهر نماید و دفتری دشته باشد که کتب موقوفه را با آنچه در هر سال زیاد میشود ثبت و ضبط نماید در آن دفتر که کتب موقوفه ادر میان دارد حفظ و حراست نماید. همچنین وقف شش دانگ کاروان سرا، شش دانگ یک باب حمام ملکی یک قطعه زمین که همگی متصلند به یکدیگر در شهر ناصره در خیابان ناصره در خیابان دروازه گمرک که به تاریخ 25 جمادی الاخری 1318ق. صورت پذیرفته و در بخشی از آن دو سهم کتب علمیه از فقه و اصول و تفسیر و حدیث خریده و یا اینکه کتاب کثیر المنفعه بطبع رسانیده مجانا به اهل علم بدهند وقف تمامی شش دانگ مجاری المیاه دو رشته قنات و شش دانگ اراضی صحرا و تمامی باغات مختصی اربابی و طالحونه جدید البنای ملکی واقف در قریه وجه آباد که از قراء معروفه شهریار است که به تاریخ 14 صفر 1318ق. صورت گرفته و مانند مورد قبل بخشی از آن دو سهم کتب علمیه از فقه و اصول و تفسیر و حدیث خریده و مجانا به اهل علم بدهند.
وقف چاپ برای چاپ کتاب
وقفنامه زیر اشاره به این مورد آخر دارد که طی آن میرزا احمد مشیر السلطنه اقدام به سرمایهگزاری برای چاپ و انتشار 800 دوره کتاب مرآة العقول فی شرح الاصول و عوائد حاصل از فروش آن را به علاوه با دوهزار و پانصد برای چاپ شرح فروع کافی و روضه کافی مقرر میفرماید که هدف از آن یکی نشر کتب شریفه اسلامی و دیگری قیمت سهل التناول برای طلاب علوم دینی است.
شیوه کار نیز بدین نحو است که این کتابها فروخته و قیمت آنها صرف چاپ کتابهای فقهی، اصولی، حدیثی، ادعیه، لغت، ادبیات و رجال شود.
شیوه فروش کتابها نیز بدین منوال است که کتابهای چاپ شده از قرار ده چهار علاوه فروخته نشود و به همان قیمت تمام شده ده چهار افزوده نمایند. یک سهم از این مقدار افزوده می شود حق مباشر و ناظر و دو سهم از این مقدار که افزوده شده حق مباشر و خارج لازمه این عمل میباشد.
همچنین یک سهم دیگر بر اصل سرمایه کتب افزوده شود که کسر و نقصانی بهم نرساند بلکه زیاد شود
مباشرت این عمل مادام حیات بر عهده خود مشیر السلطنه است و بعد از ایشان با شیخ فضل اللله نوری و بعد با حاکم جامع الشرایط دارلخلافه
نظارت نیز بر عهده ثقه السلطنه اخوی زاده و بعد با اولاد ذکور از نسل ایشان
بسم الله تعالی
غرض از تحریر این صفحه زیبا و تسطیر این نامه شیوا، آنکه چون امریکه به وسیله آن ذخیرة عقبی و سرمایه ایمان توان اندوخت و از انوار مضیئهاش چراغ خلاص در راه عقاب توان افروخت و سیاحان طریق نجات را زاد المعاد و سباحان بحرالمنافع حق طلبی را ذریعة ادراک گوهر مراد و عالمان معالم اجلال بندگی را منتهی مطلب و مقصد اقصی و طالبان صراط المستقیم سداد را منتهی المراد و غایة القصوی و در مواقف وقفوهم انهم مسئولون گرفتار آن علل عصیان را باعث شفا و در محاکمات روز عزا واماندگان تیه حیرت را نجات بخشا بوده و در نشأة اولی موجب حصول مقاصد وافیه و سبب وصول مطالب عالیه و مآرب کافیه بوجوه نفاقیه شد به او در عقبات عقبی انیس صالحین و علیه متقین وامان اخطار و ربیع ابرار و مفتاح فلاح و مصباح نجاح و حرز امان گردد به جز حسنات اعمال نمی توان بود. لهذا حضرت مستطاب اجل اکرم افخم اعظم آقای میرزا احمدخان مشیرالسلطنه وزیر داخلة ممالک محروسه ایران دام اقباله العالی خالصاً لمرضات الله و قربة الی الله تعالی بصیغ شرعیه و ایقاعات لازمه با مراعات ما هو لازم المراعاة والاجتناب عن الشبهات بر وجه التزام شرعی سرمایة تجارت خیریة ابدیه قرار دادند همگی و تمامی هشتصد دوره مجلد تمام از کتاب مستطاب مرآة العقول فی شرح الاصول از کافی که تمام شده مجلد و موجود است. به انضمام دوهزار و پانصد تومان از برای طبع شرح فروع کافی و روضة کافی برای دو خیر بزرگ که منظور نظر ایشان بوده، یکی نشر کتب شریفة اسلامیة که بهترین خیرات جاریه است و دیگر آنکه به ملاحظه سهولت قیمت سهل التناول باشد برای طلاب علوم دینیه، به این ترتیب که این کتابها بعد از اتمام فروخته شود و قیمت آنها صرف در طبع کتب فقهیه و اصول و اخبار آل محمد صلوات الله علیهم و ادعیه و لغت و ادبیات و رجال شود، که هم ثواب انتشار و هم ثواب خیرات جاریه برای حضرت مستطاب معظم مدی الدهور و ابد الآباد باقی بماند. و ترتیب فروش از اینقرار است که کتابهای مطبوعه را از قرار ده چهار علاوه نفروشند و بهمان قیمت تمام شده ده چهار افزوده نمایند. یکسهم از این مقدار که افزوده میشود حق مباشر و ناظر بعد از حضرت مستطاب معظم که بالسویه تقسیم نمایند و دو سهم از این مقدار افزوده شده حق مباشر و مخارج لازمة این عمل بوده باشد به هر طریق که مباشر و ناظر صلاح بدانند و یک سهم دیگر بر اصل سرمایه کتب افزوده شود که کسر و نقصانی بهم نرساند بلکه زیاد شود و مقرر فرمودند که مباشرت این امر شریف مادام حیوة خود حضرت مستطاب معظم اطال الله بقاءه با خود ایشان بوده باشد بعد با حضرت مستطاب حجة الاسلام والمسلمین رئیس الملة والدین آقائی آقای حاج شیخ فضل الله النوری ادام الله ظله العالی و بعد با حاکم جامع الشرایط مبسوط الید دارالخلافه به نظارت جناب جلاتمآب اجل عالی آقای ثقة السلطنة اخوی زاده حضرت مستطاب معظم و بعد با اولاد ذکور از نسل ایشان و صیغه بر مراتب مزبوره جاری شد و شرایط صحت و شرعیت در آن مرعی گردید و قبض و اقباض بعمل آمد و کلیة این سرمایه از ثلث آنحضرت مستطاب مقرر است فی تاریخ شهر ربیع الثانی من شهور سنه 1322 حرره محمدصادق التویسرکانی عفی الله عنه.
سجلات:
بسم الله الرحمن الرحیم
قد وقع مدلول هذه الصحیفة المنیفیة و مضامینها اللطیفة علی حسبما فصل لدی الاحقر محمد الحسینی فی التاریخ المرقوم.بسم الله الرحمن الرحیم
وقع مدلول الصحیفة من البدو الی الختم مرعیا فیه جمیع ما یجب مراعاته من الشرائط المعتبره فی الصحة واللزوم و مجانیا عمانیا فیهما ولو .. عالم موجود له ومعدوم اللهم زدنیتوفیقات الجناب المستطاب الافخم واختم له ... الاحقر فضل الله النوری فی تاریخ شهر ربیع الثانی سنة 1322.
جمعه ۶ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۴۵