مقاله حاضر دربردارنده مجموعهای از اجازات حدیثی چاپ شده در کتابهای چاپ سنگی دوره قاجار میباشد که به جهت ضمیمه بودن در میان انبوهی از کتابهای آن دوران دور از دسترس و پنهان بوده که نویسنده مقاله حاضر سعی نموده با استخراج آنها به معرفی اجمالی این اجازات بپردازد.
پیشدرآمد
کتابهای چاپسنگی، بهعنوان بخشی مهم از منابع پژوهشی و تحقیقی در حوزههای مختلف علوم، همواره مورد توجه اهل تحقیق قرار داشته و دارد. هرچند ضعف عمدهای که میتوان در این خصوص بهآن اشاره کرد دسترسینداشتن محققان و پژوهشگران به فهرستی جامع و البته دقیق از کتابهای منتشرۀ اولیه بهشیوه چاپسنگی یا سربی است. البته در این میان دسترسینداشتن پژوهشگران به ایندست از منابع نیز مشکلی مضاعف بر دیگر مشکلات است.
از جمله مهماتی که در کتابهای چاپسنگی و در فهارسی که تاکنون منتشر شده کمتر مورد لطف و توجه قرار گرفته است، میتوان به اسناد و اضافاتی اشاره کرد که فهرستنویسان بهجهت ظاهر کماهمیتشان کمتر به آنها پرداختهاند. البته این مسئله تنها در حوزۀ فهرستنویسی کتابهای چاپسنگی و سربی شیوع ندارد، بلکه سابقه و شیوع آن را را میتوان بهوفور در فهرستنویسی کتابهای خطی نیز دید. با وجود آنکه در سالهای اخیر، شاهد اقبال بیشتری از طرف پژوهشگران و مؤسسات تحقیقی و پژوهشی به کهنهچاپهای ایرانی و اسلامی هستیم، متأسفانه کتابخانههای بزرگ کشور که حجم چشمگیری از این نوع منابع را در خود جای دادهاند آنگونه که باید، با ظرافت و دقت و بهصورت تخصصی و علمی به این دست از منابع توجه نمیکنند. فهرستنویسیهای سرعتی و کمدقت موجب محرومیت جامعۀ علمی از بخش قابلتوجهی از منابع و مستندات ارزشمند موجود در این آثار است.
همه میدانیم که قطعاً تخصص، صبر، و صد البته عشق و علاقه است که نقش مهمی در شناسایی و معرفی هرچه بهتر ابعاد مختلف این نوع از آثار دارد؛ اما متأسفانه در حال حاضر، یا کتابخانهها دچار شتابزدگیاند، یا خوابآلودگی، که نتایج هر کدام بر اهل تحقیق روشن است.
اهمیت کتابهای چاپسنگی
با ورود صنعت چاپ به ایران به سال 1233 قمری، آهنگ گسترش علم و دانش نواخته شد. چاپ آمده بود تا علم را از انحصار بهدرآورد، و خیلی زود این اتفاق در ایران رخ داد. ابتدا چاپ سربی یا همان چاپ حروفی در ایران رونق گرفت و بعد از گذشت حدود دو دهه، صنعت چاپسنگی گوی سبقت ربود و توانست در ایران فراگیر شود. اولین کتاب چاپسنگی به سال 1249 ق.، قرآن مجیدی بود که در تبریز به چاپ رسید و بعد از آن بود که این صنعت بهیمن و برکت کلامالله مجید، و صد البته با همت و غیرت مردان فرهنگدوست و علمپرور ایرانی در بسیاری از شهرهای ایران شایع شد.
اهل علم خیلی زود با این نوع از چاپ مأنوس شدند و درصدد تکثیر و انتشار آثار خود و گذشتگان بهشیوۀ چاپسنگی برآمدند. با نگاهی به آغازینههای چاپ در ایران میبینیم که عمده کتب چاپشده در ایران کتب دینی و فقهی است. حال آنکه از باب نمونه، در شبهقارۀ هند، عمدۀ کتب آثار ادبی است.
اقبال علمای شیعه به چاپسنگی خود دلیلی محکم بر اهمیت این نوع از کتب است؛ زیرا بسیاری از علمای آن دوران بهجهت فواید فراوانی که چاپ در برداشت، به جای آنکه آثار خود را به دست کاتبان بدهند تا با صرف وقت و هزینۀ بسیار دهها نسخۀ همانند از آن کتابت کنند، ترجیح دادند این آثار را به دست چاپچیان دهند تا صدها نسخه از آن تکثیر نمایند؛ و اینگونه است که بسیاری از آثار علمای اواخر قرن 13 و قرن 14 قمری یا نسخ خطی ندارند، یا آنکه نسخ چاپی آثارشان اهمیت بیشتری نسبت به نسخ خطی آن دارد؛ از باب نمونه، تعداد چاپسنگیهای کتاب فرائد شیخ انصاری یا منظومۀ سبزواری و اهمیتشان بسیار بیشتر از نسخ خطی آنها است.
وجود حاشیهها، تقریظات، وقفنامهها، اعلانات، اجازات، و بسیاری از افزدودههای کوچک و بزرگ دیگر در کتابهای چاپسنگی نیز اهمیت این نوع از منابع را دو چندان مینماید؛ اسنادی که امروزه بهجهت منحصربهفرد یا انگشتشماربودن، ارزش فوقالعادهای دارند؛ مثلاً در مقالهای که چندی پیش با نام «اولین وقفنامههای چاپی» توسط حقیر به چاپ رسید، 21 وقفنامۀ چاپسنگی معرفی شد که غالب آنها بکر و ناشناخته بودند و نسخهای بهجز نسخۀ چاپی آنها موجود نیست.
سخن در باب اهمیت این دست از کتب فراوان است و شواهد بسیار؛ و خود این مقاله که طی آن به معرفی 155 اجازۀ چاپی در کتب چاپسنگی خواهیم پرداخت ازجمله مصادیق اهمیت کتابهای چاپسنگی است. امید است از این پس، هم مدیران کتابخانهها و هم پژوهشگران، نگاهی دقیق و علمیتر به این نوع از منابع داشته باشند.
اجازات علما در کتب چاپسنگی
در این فهرست، 155 اجازه بهترتیب تاریخی معرفی شده است. قطعاً این تعداد همۀ اجازات چاپ شده در کتب چاپسنگی نیست و البته که خوانندگان میدانند این تعداد نیز ماحصل صرف سالها وقت و دقت نظر در کتابهای چاپسنگی و فهارس چاپ شده است.
لازم به ذکر است اجازات در کتابهای چاپسنگی یا بهصورت مستقل در یک کتاب چاپ شده است که کتابهای لؤلؤة البحرین فی الاجازة لقرة العین و الروضة البهیة فی الاجازة الشفیعیة و کتابی با نام الاجازات لعمدة العلماء السید نثارحسین مشتمل بر اجازات سید نثارحسین بن اکبرحسین عظیمآبادی هندی (1268 ــ 1338 ق.) از این دست است؛ یا در ابتدا و انتهای آثار مجازین چاپ و انتشار یافته است که در فهرست آتی عمدۀ اجازات بهاین شکل است؛ البته گاهگداری نیز اجازاتی در متن آثار مجازین بنا به مناسبت ذکر شده که مواردی در فهرست آتی از اینگونه است.
چاپ و انتشار اجازات حدیثی و فقهی دنبالۀ همان اهدافی است که از نگارش اجازات توسط مجیزان و بهدرخواست مجازان صورت میپذیرفت. اما در کتابهای چاپی، هدفی دیگر نیز دنبال میشد و آن هم اتقانبخشیدن به کتاب بود. هم علمای حاضر در آن عصر که کتابی به چاپ میرساندند و هم چاپخانۀداران و بانیان نشر آثار دریافته بودند که خوانندگان با مطالعه ایندست از اجازات به آثار چاپشده بیشتر اعتماد میکنند، لذا در صدد برآمدند نسبت به جمعآوری اجازات و درج آنها در ابتدا و یا انتهای کتاب، خوانندگان را از صحتوسقم مطالبی که نویسندگان ارائه کردهاند، اطمینان بخشند.
فهرست حاضر فهرستی نامگو از اجازات فقهی و حدیثی چاپسنگی است. امیدوارم که در آیندهای نهچنداندور، همگی این اجازات را در قالب کتابی مستقل و بهصورت تفصیلی چاپ و منتشر کنم، تا آنگونه که شایسته است، حق مطلب ادا شده و محل استفاده محققین و پژوهشگران قرار گیرد.
مقاله فوق در شماره 5 نشریه فصلنامه نقد کتاب میراث چاپ وانتشار یافته است.
متن كامل مقاله را از این آدرس دانلود کنید.
کتابهای چاپسنگی، بهعنوان بخشی مهم از منابع پژوهشی و تحقیقی در حوزههای مختلف علوم، همواره مورد توجه اهل تحقیق قرار داشته و دارد. هرچند ضعف عمدهای که میتوان در این خصوص بهآن اشاره کرد دسترسینداشتن محققان و پژوهشگران به فهرستی جامع و البته دقیق از کتابهای منتشرۀ اولیه بهشیوه چاپسنگی یا سربی است. البته در این میان دسترسینداشتن پژوهشگران به ایندست از منابع نیز مشکلی مضاعف بر دیگر مشکلات است.
از جمله مهماتی که در کتابهای چاپسنگی و در فهارسی که تاکنون منتشر شده کمتر مورد لطف و توجه قرار گرفته است، میتوان به اسناد و اضافاتی اشاره کرد که فهرستنویسان بهجهت ظاهر کماهمیتشان کمتر به آنها پرداختهاند. البته این مسئله تنها در حوزۀ فهرستنویسی کتابهای چاپسنگی و سربی شیوع ندارد، بلکه سابقه و شیوع آن را را میتوان بهوفور در فهرستنویسی کتابهای خطی نیز دید. با وجود آنکه در سالهای اخیر، شاهد اقبال بیشتری از طرف پژوهشگران و مؤسسات تحقیقی و پژوهشی به کهنهچاپهای ایرانی و اسلامی هستیم، متأسفانه کتابخانههای بزرگ کشور که حجم چشمگیری از این نوع منابع را در خود جای دادهاند آنگونه که باید، با ظرافت و دقت و بهصورت تخصصی و علمی به این دست از منابع توجه نمیکنند. فهرستنویسیهای سرعتی و کمدقت موجب محرومیت جامعۀ علمی از بخش قابلتوجهی از منابع و مستندات ارزشمند موجود در این آثار است.
همه میدانیم که قطعاً تخصص، صبر، و صد البته عشق و علاقه است که نقش مهمی در شناسایی و معرفی هرچه بهتر ابعاد مختلف این نوع از آثار دارد؛ اما متأسفانه در حال حاضر، یا کتابخانهها دچار شتابزدگیاند، یا خوابآلودگی، که نتایج هر کدام بر اهل تحقیق روشن است.
اهمیت کتابهای چاپسنگی
با ورود صنعت چاپ به ایران به سال 1233 قمری، آهنگ گسترش علم و دانش نواخته شد. چاپ آمده بود تا علم را از انحصار بهدرآورد، و خیلی زود این اتفاق در ایران رخ داد. ابتدا چاپ سربی یا همان چاپ حروفی در ایران رونق گرفت و بعد از گذشت حدود دو دهه، صنعت چاپسنگی گوی سبقت ربود و توانست در ایران فراگیر شود. اولین کتاب چاپسنگی به سال 1249 ق.، قرآن مجیدی بود که در تبریز به چاپ رسید و بعد از آن بود که این صنعت بهیمن و برکت کلامالله مجید، و صد البته با همت و غیرت مردان فرهنگدوست و علمپرور ایرانی در بسیاری از شهرهای ایران شایع شد.
اهل علم خیلی زود با این نوع از چاپ مأنوس شدند و درصدد تکثیر و انتشار آثار خود و گذشتگان بهشیوۀ چاپسنگی برآمدند. با نگاهی به آغازینههای چاپ در ایران میبینیم که عمده کتب چاپشده در ایران کتب دینی و فقهی است. حال آنکه از باب نمونه، در شبهقارۀ هند، عمدۀ کتب آثار ادبی است.
اقبال علمای شیعه به چاپسنگی خود دلیلی محکم بر اهمیت این نوع از کتب است؛ زیرا بسیاری از علمای آن دوران بهجهت فواید فراوانی که چاپ در برداشت، به جای آنکه آثار خود را به دست کاتبان بدهند تا با صرف وقت و هزینۀ بسیار دهها نسخۀ همانند از آن کتابت کنند، ترجیح دادند این آثار را به دست چاپچیان دهند تا صدها نسخه از آن تکثیر نمایند؛ و اینگونه است که بسیاری از آثار علمای اواخر قرن 13 و قرن 14 قمری یا نسخ خطی ندارند، یا آنکه نسخ چاپی آثارشان اهمیت بیشتری نسبت به نسخ خطی آن دارد؛ از باب نمونه، تعداد چاپسنگیهای کتاب فرائد شیخ انصاری یا منظومۀ سبزواری و اهمیتشان بسیار بیشتر از نسخ خطی آنها است.
وجود حاشیهها، تقریظات، وقفنامهها، اعلانات، اجازات، و بسیاری از افزدودههای کوچک و بزرگ دیگر در کتابهای چاپسنگی نیز اهمیت این نوع از منابع را دو چندان مینماید؛ اسنادی که امروزه بهجهت منحصربهفرد یا انگشتشماربودن، ارزش فوقالعادهای دارند؛ مثلاً در مقالهای که چندی پیش با نام «اولین وقفنامههای چاپی» توسط حقیر به چاپ رسید، 21 وقفنامۀ چاپسنگی معرفی شد که غالب آنها بکر و ناشناخته بودند و نسخهای بهجز نسخۀ چاپی آنها موجود نیست.
سخن در باب اهمیت این دست از کتب فراوان است و شواهد بسیار؛ و خود این مقاله که طی آن به معرفی 155 اجازۀ چاپی در کتب چاپسنگی خواهیم پرداخت ازجمله مصادیق اهمیت کتابهای چاپسنگی است. امید است از این پس، هم مدیران کتابخانهها و هم پژوهشگران، نگاهی دقیق و علمیتر به این نوع از منابع داشته باشند.
اجازات علما در کتب چاپسنگی
در این فهرست، 155 اجازه بهترتیب تاریخی معرفی شده است. قطعاً این تعداد همۀ اجازات چاپ شده در کتب چاپسنگی نیست و البته که خوانندگان میدانند این تعداد نیز ماحصل صرف سالها وقت و دقت نظر در کتابهای چاپسنگی و فهارس چاپ شده است.
لازم به ذکر است اجازات در کتابهای چاپسنگی یا بهصورت مستقل در یک کتاب چاپ شده است که کتابهای لؤلؤة البحرین فی الاجازة لقرة العین و الروضة البهیة فی الاجازة الشفیعیة و کتابی با نام الاجازات لعمدة العلماء السید نثارحسین مشتمل بر اجازات سید نثارحسین بن اکبرحسین عظیمآبادی هندی (1268 ــ 1338 ق.) از این دست است؛ یا در ابتدا و انتهای آثار مجازین چاپ و انتشار یافته است که در فهرست آتی عمدۀ اجازات بهاین شکل است؛ البته گاهگداری نیز اجازاتی در متن آثار مجازین بنا به مناسبت ذکر شده که مواردی در فهرست آتی از اینگونه است.
چاپ و انتشار اجازات حدیثی و فقهی دنبالۀ همان اهدافی است که از نگارش اجازات توسط مجیزان و بهدرخواست مجازان صورت میپذیرفت. اما در کتابهای چاپی، هدفی دیگر نیز دنبال میشد و آن هم اتقانبخشیدن به کتاب بود. هم علمای حاضر در آن عصر که کتابی به چاپ میرساندند و هم چاپخانۀداران و بانیان نشر آثار دریافته بودند که خوانندگان با مطالعه ایندست از اجازات به آثار چاپشده بیشتر اعتماد میکنند، لذا در صدد برآمدند نسبت به جمعآوری اجازات و درج آنها در ابتدا و یا انتهای کتاب، خوانندگان را از صحتوسقم مطالبی که نویسندگان ارائه کردهاند، اطمینان بخشند.
فهرست حاضر فهرستی نامگو از اجازات فقهی و حدیثی چاپسنگی است. امیدوارم که در آیندهای نهچنداندور، همگی این اجازات را در قالب کتابی مستقل و بهصورت تفصیلی چاپ و منتشر کنم، تا آنگونه که شایسته است، حق مطلب ادا شده و محل استفاده محققین و پژوهشگران قرار گیرد.
مقاله فوق در شماره 5 نشریه فصلنامه نقد کتاب میراث چاپ وانتشار یافته است.
متن كامل مقاله را از این آدرس دانلود کنید.
دوشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۹:۴۹
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .