اقتصاد نشر طی دویست سال گذشته فراز و فرودهای فراوانی داشته است اما در چند نقطه تاریخ شکستگیهایش کمرشکن و عیان بوده است.
دو یادداشت مختصر در این خصوص تا کنون نوشتهام اولی به سال ۱۳۸۹ در مجله «نامه بهارستان» شماره ۱۷ صفحه ۲۱۵ با عنوان «تاثیر جنگ بین الملل اول بر صنعت چاپ سنگی در اصفهان» و دیگری همین اواخر به نام «تاثیرات جریانهای سیاسی بر نشر کتاب» که به تاریخ۲۳ آبان ۱۳۹۷ در وبلاگ بیاض منتشر نمودم.
دو یادداشت مختصر در این خصوص تا کنون نوشتهام اولی به سال ۱۳۸۹ در مجله «نامه بهارستان» شماره ۱۷ صفحه ۲۱۵ با عنوان «تاثیر جنگ بین الملل اول بر صنعت چاپ سنگی در اصفهان» و دیگری همین اواخر به نام «تاثیرات جریانهای سیاسی بر نشر کتاب» که به تاریخ۲۳ آبان ۱۳۹۷ در وبلاگ بیاض منتشر نمودم.
اقتصاد نشر طی دویست سال گذشته فراز و فرودهای فراوانی داشته است اما در چند نقطه تاریخ شکستگیهایش کمرشکن و عیان بوده است.
دو یادداشت مختصر در این خصوص تا کنون نوشتهام اولی به سال ۱۳۸۹ در مجله «نامه بهارستان» شماره ۱۷ صفحه ۲۱۵ با عنوان «تاثیر جنگ بین الملل اول بر صنعت چاپ سنگی در اصفهان» و دیگری همین اواخر به نام «تاثیرات جریانهای سیاسی بر نشر کتاب» که به تاریخ۲۳ آبان ۱۳۹۷ در همین وبلاگ بیاض منتشر نمودم.
شاید اولین آنها همزمان با جنگ جهانی اول و تجاوز نیروهای متخاصم از شمال و جنوب ایران بود، که بحرانهای سیاسی و اقتصادی سنگینی بر ایران متحمل کرد و از آنجمله کمبود کاغذ و تعطیلی چاپخانهها و گرانی قیمت کتاب بود.
دیگری نیز بعد از سقوط کابینه منوچهر اقبال (شهریور ۱۳۲۹شمسی) را میتوان مثال زد که کشور با بحران سیاسی و اقتصادی فراوانی روبهرو شد و روی کار آمدن دولت علی امینی در بهار ۱۳۴۰ شمسی و اقدامات وی برای کنترل تورم راه بجایی نبرد و رکود اقتصادی نیز شدت یافت.
ناشران و کتابفروشان نیز از این مشکلات مستثنی نبودند و خطر ورشکستگی به طرز وحشتناکی بر گریبان این قشر چنگ زد.
جالب توجه آنکه این بحرانها تمام شد و کم نبودند ناشران و کتابفروشانی که در این مهلکه از حرکت بازایستاده و البته کسانی که به یمن پشتوانه قوی مالی و یا برنامههای صحیح گذر از بحران از حرکت بازنمانده و جان سالم بدر کردند و حتی هنوز نیز مشغول به فعالیت هستند.
شاید یکی از مهمترین مشکلات نشر امروز ما این است که فعالین فرهنگی (مدیران، سیاستگذاران، ناشران، کتابفروشان) با تاریخ نشر خود و این فراز و فرودها آشنا نبوده و نیستند. و از همه بدتر آنکه ترفندها و روشهای گذر از بحران در چنین مواقعی ثبت و ضبط نشده و در اختیار نیست.
مثلا چاپخانه علمی در تنگنای مالی و مشکلات اقتصادی در اثنای جنگ جهانی اول دست به دامن کمک تجار و متمولین میشود چرا که قدرت خرید مردم به حدی پایین آمده بوده که کسی پول برای خرید کتاب نداشت و تنها چاره وی آن بود که برخی از ملاکین و متمولین کتاب را بخرند و به نام آنها این کتاب به خوانندگان هدیه داده شود.
محمود کاشیچی نیز در اواخر دهه ۳۰ ترفندهای جالبی برای فروش کتابهای انتشارات گوتنبرگ به خرج داده است که هرچند برخی این ترفندها را بسیار بازاری و حتی مضر به حال نشر میدانستند، و به مخالفت با آن پرداخته و جلوی برخی را نیز گرفتند، اما ماحصل آن برای گوتنبرگ بسیار خوب و پرفایده بود و کمک نمود که این انتشارات بحران آن دوره را پشت سر بگذارد.
فروش کیلویی کتاب از جمله ابتکاراتی بود که توسط کاشیچی انجام شد، او محاسبه کرده بود که یک کیلو کتاب در آن زمان بطور متوسط ۶ تومان هزینه بر میدارد پس تصمیم گرفت که مجموعه کتابهای کتابفروشی گوتنبرگ را کیلویی ۱۰ تومان بفروشد یعنی با ۴۰ درصد سود.
برای فروش کتاب کیلویی به تبلیغات گستردهای دست زد و خیلی زود کتابهای فروش نرفته و انبار شدهاش را در همان دوره بحرانی به فروش رساند و حتی برخی از کتابها را مجددا تجدید چاپ نمود و خیلی زود نقدینگی قابل توجهی برای انتشاراتش فراهم نمود و نه تنها از ورشکستگی نجات یافت بلکه سود کلانی ازین راه به دست آورد.
انتشار کتابهای کم ورق نیز از دیگر ابتکارات محمود کاشیچی بود. کتابهایی که در فرم چاپی ۸ ورقی (۶۴صفحه) چاپ و یا باز چاپ میشدند و با قیمت ۵ ریال به دست خوانندگان میرسید. و البته که کاشیچی برای اینکه قیمت کتاب را را پایین آورد شمارگان را نیز گاه تا۲۰ هزار نسخه افزایش میداد و با تبلیغ فراوان اعلام میکرد که این کتابها ارزانتر از حتی آدامس را مردم بیایند و بخرند.
از جمله ابتکارات حسن معرفت مدیر انتشارات معرفت هم فروش شانسی کتاب با پاکتنامههای ۲ تومنی بود. پاکتهای دربستهای که نام کتابی در آن نهاده شده و علاقهمندان و خوانندگان کتاب تنها با دادن ۲ تومان شانس این را داشتید که مثلا یک کتاب ۱۰ تومانی نیز برنده شوند.
لاتاری کتاب هم از آن ابتکارات عجیب و غریب بود که توسط برخی ناشران آن روزگار و به تقلید از «بلیتهای اعانه ملی» یا «بخت آزمایی ملی» که از اوایل دهه ۴۰ در ایران بود باب شده بود. بدین نحو که کتابخوانها بلیتهایی برای پیش خرید کتابهایی میخریدند و این شانس را داشتند که همزمان با انتشار کتاب و دریافت کتاب مورد نظر خود از جوایز دیگری که به صورت قرعه کشی برندگان آن مشخص میشد برخوردار گردند.
انتشارات نیل یکی از معروفترین ناشرانی بود که از این نوع این بلیتها را منتشر میکرد.
همه این مطالب که به اجمال، مختصر و ژورنالی بیان نمودم برای این بود که بگویم فراز و نشیبهای اقتصادی در حوزه فرهنگ همیشه بوده و هست اما این ناشران و کتابفروشان هستند که باید با نظر به تجربیات گذشتگان و با همفکری و اندیشه و دقت در وضعیتهای بحرانی راهکارهایی مفید برای عبور از بحران پیدا نمایند.
امروز و در این مقطع کنونی که کاغذ به قیمت بندی ۵۰۰ هزار تومان رسیده و هزینههای انتشار کتاب بیش از هر زمان افزایش پیدا نموده و بسیاری از چاپخانهها و ناشران و کتابفروشیها در شرف ورشکستگی و تعطیلی است. چقدر خوب بود اگر با همدلی و همفکری اصحاب فرهنگ، رهکارهایی عملی و کارگشا برای عبور از بحران شناسایی و بکار گرفته میشد.
چرا که تاوان این رکود، بسیار سخت و حتی جبران ناپذیر خواهد بود. تاوان این رکود از دست دادن چند نسل کتابخوان بعدی است که نتیجهاش جامعهای کتاب نخوانتر از جامعه کنونی در آینده نچندان دور است.
دو یادداشت مختصر در این خصوص تا کنون نوشتهام اولی به سال ۱۳۸۹ در مجله «نامه بهارستان» شماره ۱۷ صفحه ۲۱۵ با عنوان «تاثیر جنگ بین الملل اول بر صنعت چاپ سنگی در اصفهان» و دیگری همین اواخر به نام «تاثیرات جریانهای سیاسی بر نشر کتاب» که به تاریخ۲۳ آبان ۱۳۹۷ در همین وبلاگ بیاض منتشر نمودم.
شاید اولین آنها همزمان با جنگ جهانی اول و تجاوز نیروهای متخاصم از شمال و جنوب ایران بود، که بحرانهای سیاسی و اقتصادی سنگینی بر ایران متحمل کرد و از آنجمله کمبود کاغذ و تعطیلی چاپخانهها و گرانی قیمت کتاب بود.
دیگری نیز بعد از سقوط کابینه منوچهر اقبال (شهریور ۱۳۲۹شمسی) را میتوان مثال زد که کشور با بحران سیاسی و اقتصادی فراوانی روبهرو شد و روی کار آمدن دولت علی امینی در بهار ۱۳۴۰ شمسی و اقدامات وی برای کنترل تورم راه بجایی نبرد و رکود اقتصادی نیز شدت یافت.
ناشران و کتابفروشان نیز از این مشکلات مستثنی نبودند و خطر ورشکستگی به طرز وحشتناکی بر گریبان این قشر چنگ زد.
جالب توجه آنکه این بحرانها تمام شد و کم نبودند ناشران و کتابفروشانی که در این مهلکه از حرکت بازایستاده و البته کسانی که به یمن پشتوانه قوی مالی و یا برنامههای صحیح گذر از بحران از حرکت بازنمانده و جان سالم بدر کردند و حتی هنوز نیز مشغول به فعالیت هستند.
شاید یکی از مهمترین مشکلات نشر امروز ما این است که فعالین فرهنگی (مدیران، سیاستگذاران، ناشران، کتابفروشان) با تاریخ نشر خود و این فراز و فرودها آشنا نبوده و نیستند. و از همه بدتر آنکه ترفندها و روشهای گذر از بحران در چنین مواقعی ثبت و ضبط نشده و در اختیار نیست.
مثلا چاپخانه علمی در تنگنای مالی و مشکلات اقتصادی در اثنای جنگ جهانی اول دست به دامن کمک تجار و متمولین میشود چرا که قدرت خرید مردم به حدی پایین آمده بوده که کسی پول برای خرید کتاب نداشت و تنها چاره وی آن بود که برخی از ملاکین و متمولین کتاب را بخرند و به نام آنها این کتاب به خوانندگان هدیه داده شود.
محمود کاشیچی نیز در اواخر دهه ۳۰ ترفندهای جالبی برای فروش کتابهای انتشارات گوتنبرگ به خرج داده است که هرچند برخی این ترفندها را بسیار بازاری و حتی مضر به حال نشر میدانستند، و به مخالفت با آن پرداخته و جلوی برخی را نیز گرفتند، اما ماحصل آن برای گوتنبرگ بسیار خوب و پرفایده بود و کمک نمود که این انتشارات بحران آن دوره را پشت سر بگذارد.
فروش کیلویی کتاب از جمله ابتکاراتی بود که توسط کاشیچی انجام شد، او محاسبه کرده بود که یک کیلو کتاب در آن زمان بطور متوسط ۶ تومان هزینه بر میدارد پس تصمیم گرفت که مجموعه کتابهای کتابفروشی گوتنبرگ را کیلویی ۱۰ تومان بفروشد یعنی با ۴۰ درصد سود.
برای فروش کتاب کیلویی به تبلیغات گستردهای دست زد و خیلی زود کتابهای فروش نرفته و انبار شدهاش را در همان دوره بحرانی به فروش رساند و حتی برخی از کتابها را مجددا تجدید چاپ نمود و خیلی زود نقدینگی قابل توجهی برای انتشاراتش فراهم نمود و نه تنها از ورشکستگی نجات یافت بلکه سود کلانی ازین راه به دست آورد.
انتشار کتابهای کم ورق نیز از دیگر ابتکارات محمود کاشیچی بود. کتابهایی که در فرم چاپی ۸ ورقی (۶۴صفحه) چاپ و یا باز چاپ میشدند و با قیمت ۵ ریال به دست خوانندگان میرسید. و البته که کاشیچی برای اینکه قیمت کتاب را را پایین آورد شمارگان را نیز گاه تا۲۰ هزار نسخه افزایش میداد و با تبلیغ فراوان اعلام میکرد که این کتابها ارزانتر از حتی آدامس را مردم بیایند و بخرند.
از جمله ابتکارات حسن معرفت مدیر انتشارات معرفت هم فروش شانسی کتاب با پاکتنامههای ۲ تومنی بود. پاکتهای دربستهای که نام کتابی در آن نهاده شده و علاقهمندان و خوانندگان کتاب تنها با دادن ۲ تومان شانس این را داشتید که مثلا یک کتاب ۱۰ تومانی نیز برنده شوند.
لاتاری کتاب هم از آن ابتکارات عجیب و غریب بود که توسط برخی ناشران آن روزگار و به تقلید از «بلیتهای اعانه ملی» یا «بخت آزمایی ملی» که از اوایل دهه ۴۰ در ایران بود باب شده بود. بدین نحو که کتابخوانها بلیتهایی برای پیش خرید کتابهایی میخریدند و این شانس را داشتند که همزمان با انتشار کتاب و دریافت کتاب مورد نظر خود از جوایز دیگری که به صورت قرعه کشی برندگان آن مشخص میشد برخوردار گردند.
انتشارات نیل یکی از معروفترین ناشرانی بود که از این نوع این بلیتها را منتشر میکرد.
همه این مطالب که به اجمال، مختصر و ژورنالی بیان نمودم برای این بود که بگویم فراز و نشیبهای اقتصادی در حوزه فرهنگ همیشه بوده و هست اما این ناشران و کتابفروشان هستند که باید با نظر به تجربیات گذشتگان و با همفکری و اندیشه و دقت در وضعیتهای بحرانی راهکارهایی مفید برای عبور از بحران پیدا نمایند.
امروز و در این مقطع کنونی که کاغذ به قیمت بندی ۵۰۰ هزار تومان رسیده و هزینههای انتشار کتاب بیش از هر زمان افزایش پیدا نموده و بسیاری از چاپخانهها و ناشران و کتابفروشیها در شرف ورشکستگی و تعطیلی است. چقدر خوب بود اگر با همدلی و همفکری اصحاب فرهنگ، رهکارهایی عملی و کارگشا برای عبور از بحران شناسایی و بکار گرفته میشد.
چرا که تاوان این رکود، بسیار سخت و حتی جبران ناپذیر خواهد بود. تاوان این رکود از دست دادن چند نسل کتابخوان بعدی است که نتیجهاش جامعهای کتاب نخوانتر از جامعه کنونی در آینده نچندان دور است.
چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱:۳۸
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .